•.♥ دنیـــــای ایـــن روزای مـــن ♥.• ایـن روزهـا می گـذرد امــّا مـن از ایـن روزهــا نمی گذرم
|
می خواهم برگــردم به روزهـــای کودکی آن زمـــان ها کــــــــه... پدر تنهــــا قهــــرمان بـــــود ؛ عشـــــق، تنـــها در آغــوش مــــادر خلاصه میشد ؛ بالاترین نــقطه ى زمین ، شــــانه های پـدر بــود ؛ بدتـرین دشمنانم ، خواهـــر و برادر خــــودم بودند ؛ تنــها دردم ، زانو های زخمـی ام بودند ؛ تنــــها چیزی کـــــه میشکست ، اسباب بـازی هایم بـود !!!... نظرات شما عزیزان:
جدا راست میگی اگه میشد که هیچ کس هیچ وقت بزرگ نمیشد
منم دوست دارم به زمانی برگردم که بزرگترین غمم ترکیدن بادکنکم بود ...پاسخ:آآآآآ ه ه ه... کاش راه بازگشت داشت.
ماهرخ
ساعت12:32---13 اسفند 1390
واقعا کاش می شد برگشت به گذشته.
خیلی گشن بود دوستم. پاسخ:خودتم گشنگی خانم گل موضوعات مرتبط: |
|
[ طراحی : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |